یادداشت های یک تعمیر کار موبایل

اینکه قول بدی و عمل نکنی دقیقا چه بلایی سر طرف میاره رو الان دقیقا حس 

کردم واقعا حال خوبی نیست اولین حسی که به ادم دست میده اینه که واسه 

طرفت بی ارزش بودی وگرنه یادش می موند حس بعدی حس عصبانیت در حد

انفجاره که چرا واسه طرفت بی ارزشی ....حس های دیگه ای هم هست که 

حوصله ندارم بنویسم در کاقع عصبانی هستم و نمی تونم بنویسم ولی یه زمانی

جبران می کنم این کارتو تا تو هم تجربه کنی این حس رو .

یادداشت های یک تعمیر کار موبایل...

همون طور که از اسم وبلاگ پیداست اگه دیدی خیلی قاطی پاطی و معمولی  می نویسم گیر ندی چون دفترچه یادداشت ها کلا همین مدلی هستن ....چند وقت پیش باید می اومدم اینجا عصر یه پنجشنبه بود که از شب قبلش تهدید کرده بودی که یه کاری می کنم که مادرت سکته کنه و از همون شبش استرس داشتم تا فردا عصر ....همون روز اینقد از دستت عصبی بودم که واقعا ازت متنفر شدم گفتم الان که عصبی هستم حتما بیام و اینجا بنویسم که چقدر تو این دو روز استرس بهم  وارد شد تا بعدا بخونم و دوباره سراغت نرم ...یادم رفت ننوشتم و الان واقعا یادم رفته چی کشیدم تو اون دو روز ...دفعه بعد حتما تو اوج عصبانیت می نوس یادداشت های یک تعمیر کار موبایل...ادامه مطلب

دقیقا نمی دونم این ..... که بعد از عنوان می نویسم نقشش چیه ولی ازش خوشم 

میاد .اقا لطفا مقایسه نکنید ..... دیگه ازاین رک تر چطوری بگم اقا یکی کوره یکی

کچل .یکی چاقه یکی لاغر ....حوصله ندارم بقیه شو بنویسم فقط لطفا ادم باشیم

مقایسه نکنیم تا اعتماد به نفس طرف مون با اسفالت کوچه یکی نشه که تا اسم

مبیاد کلا حس بدی بهش دست بده .می خرسم روز اخری بلایی سرش بیارم .

یادداشت های یک تعمیر کار موبایل...